عروسك شويي
ماماني اين چند روز توي خونه حسابي براي خودت پادشاهي كردي چهارشنبه هم به خاطر تو سركار نرفتم گفتم بيشتر استراحت كني تو هم حسابي موندن توي خونه در كنار مامان زير دندونت مزه كرده بود وقتي ازت مي پرسيديم آريا فردا بريم مهد كودك مي گفتي (اِبوز مي رم مي خوام ايشت بمونم= يه روز مي رم ). چهارشنبه از فرصت استفاده كرديمو اتاقتو ريختيم بيرون تا تميز كنيم تو هم حسابي به خياله خودت داشتي كمك مي كردي البته يكم كاراي ماماني رو بيشتر مي كردي اونم عيب نداشت چون از اين كه فكر مي كردي داري به مامان كمك مي كني خيلي خوشحال بودي بعد از تميز كردن اتاقت تمام عروسكاتو ريختيم بيرون كه بشوريم تو اولش از چند تا از اونا كه پشمالو تر از بقيه بودن مي ترسيدي مخصو...
نویسنده :
مامان معصومه
13:59